که در رأس اینان ابولهب قرار داشت. سپس این آیه کریمه نازل شد:«فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ». پیامبر نیز درصفا ایستاد و ندا داد:ای مردم! قریش نیز جمع شدند و گفتند:تو را چه شده است؟ فرمود:اگر به شما بگویم که صبح یا شب دشمن به شما یورش می آورد چه می کنید؟ آیا مرا تصدیق می نمایید؟ گفتند:آری. فرمود:پس من شما را از عذاب شدید بیم می دهم. ابولهب گفت:لعنت بر تو. آیا برای این ما را جمع کردی؟ خداوند عزوجل هم نازل کرد:«تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ...».

 

 

قریش روشهای گوناگون تهدید و تطمیع را ضد پیامبر به کار بستند. اما همه تلاشهایشان با شکست روبرو شد. در نهایت دست به خشونت بردند و زشت ترین انواع شکنجه روحی و روانی را ضد پیروان پیامبر و خصوصاً ضعفای آنان بکار بستند. بنابراین هر قبیله ای متصدی تحت فشار قرار دادن مسلمانان خود شدند تا این که آنان از دینشان برگردانند. مانند عمار و یاسر و سمیه و بلال و حباب بن الارث و ابوفکیهة و دیگران.

این امر به مردان منحصر نشد بلکه زنان ناتوان را هم در بر گرفت. مانند سمیه مادر عمار که اولین زن شهید در اسلام است و زنّیرة و لبیبة و همین طور ام عبیس و نهدیة سختیهای بسیاری را در راه اسلام متحمل شدند.

در این بین عمار بهره بیشتری از دردها و رنجها داشت. مشرکان از هیچ ابزاری برای شکنجه او فروگذار نکردند. او را بدون لباس بر شنهای سوزان می خوابانیدند و سپس سنگ بزرگی را بر سینه او می گذاشتند. وقتی از این کار نیز چیزی دستگیرشان نمی شد او را با سر در آب فرو می کردند تا این که خفه شود و در معرض مرگ قرار گیرد.

پیامبر نیز از کنار این طلایه داران مسلمان می گذشت. همان هایی که با درد و رنج روبرو بودند. او زخمها و دردها و اندوه هایشان را می دید و آنان را تسلی می داد و به هر کدامشان امیدوارانه می نگریست و آنان نیز به او به دید نجات دهنده نگاه می کردند. پیامبر دست آنان را صمیمانه می فشرد و به آنها قوّت قلب می داد. ولی وضعیتی که خانواده یاسر با آن روبرو بود خیلی فرق می کرد. به ایشان می فرمود:"ای خانواده یاسر! صبر کنید که وعده گاه شما بهشت است." سپس عمار را می بوسید و او را تسلا می داد. عمار نیز می گریست و دردها و رنجهای خود را با پیامبر مطرح می کرد. می گفت:"ای پیامبر خدا! هر چه عذاب و شکنجه بود به ما رسیده است." پیامبر نیز می فرمود:"صبر پیشه کن. خدایا! آل یاسر را به آتش جهنم عذاب مکن."