18 – عمار در جنگ جمل تعداد زیادی از دلیران لشکر عایشه را کشت مانند:شیطان سپاه جمل و پهلوان خونریز آنها عمرو بن یثربی و عثمان الضبی و بشر بن عمرو الضبی و…، همچنین امام علیه السلام و اصحاب دلیر آن حضرت در کشتن شتر عایشه شرکت داشت .

19 – پس از آنکه خداوند جمع ناکثین را در هم شکست و قاسطین سر بر آوردند امیر مومنان علی علیه السلام با اصحاب خود برای رفتن به سوی شام مشورت کرد و عمار از اولین کسانی بود که به رفتن و جنگیدن با معاویه رای داد.

20 – عمار یکی از محورهای اصلی جنگ صفین بود. امام علیه السلام او را در اول صفر سال 37 هجری هنگامی که فرماندهان را تعیین می فرمود، فرمانده سواران لشکر و پیادگان کوفه قرار داد.

عمار در جنگ روز جمعه سوم صفر سال 37 ه‍ فرمانده سپاه بود و با سپاه شام که در آن روز عمرو عاص آن را اداره می کرد، جنگید. جنگ شدت یافت تا آنکه تاریکی شب دو سپاه را از هم جدا نمود و پیروزی در این جنگ با عمار و سپاه اسلام بود در جنگ روز هفتم صفر سال 37 هجری ، قاریان قرآن همراه عمار و قیس بن سعد و عبدالله بن بدیل با سپاه معاویه می جنگیدند.

عمار در جنگ احد

عمار در جنگ های زمان رسول خدا(ص) فعالانه شرکت داشت و از آزمایش جهاد در راه خدا، سرافرازانه بیرون آمد. یکی از نبردهایی که عمار در آن رشادت های بسیار نشان داد، جنگ احد بود. در روایتی آمده است وقتی عمار، پیشاپیش لشکر در رکاب رسول خدا(ص) با افراد دشمن مبارزه می کرد، جبرئیل نزد پیامبر(ص) آمد و پرسید:«این شخص که پیشاپیش تو در برابر دشمن قرار گرفته است و از آیین تو دفاع می کند، کیست؟»

حضرت فرمود:«این شخص عمار یاسر است».

جبرئیل گفت:بَشِّرهُ بالجنَّهِ، حُرِّمَت النارُ علی عمّار؛ «ای رسول خدا، عمار را به بهشت مژده ده! آتش دوزخ بر وی حرام شده است».

کشتن جاسوس دشمن

عمار یاسر از جمله سربازان رشید اسلام بود که در جنگ احد با همه ی توان جنگید. در این جنگ، یکی از مشرکان به نام «معاویه بن مغیره»، پس از شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا(ع)، در مثله کردن بدن او شرکت کرد و بینی حمزه(ع) را برید. سپس از لشکر دشمن جدا شد. از آنجا که معاویه بن مغیره با برخی از مسلمانان خویشاوندی نزدیک داشت، بر آن شد به کمک ایشان در مدینه بماند تا اخبار شهر را به مشرکان مکه برساند. وقتی پیامبر باخبر شد که معاویه بن مغیره در مدینه و به دنبال امان گرفتن از مسلمانان است، دستور داد وی را بیابند. پیش از اینکه اصحاب وی را بیابند، یکی از شخصیت های سرشناس صحابه نزد رسول خدا(ص) آمد و گفت:«معاویه به خانه ی من پناه آورده است. من آمده ام برای او از شما امان بگیرم. وی را به من ببخشید». رسول خدا(ص) معاویه بن مغیره را به آن صحابی بخشید؛ به شرط اینکه تا سه روز بیشتر در مدینه نماند. آن گاه پیامبر سوگند یاد کرد که اگر وی پس از سه روز در مدینه یا اطراف آن دیده شود، کشته خواهد شد. با این حال، معاویه بن مغیره پس از پایان سه روز از مدینه خارج نشد و می کوشید با پنهان شدن در مکان های گوناگون، همچنان به جاسوسی برای مشرکان ادامه دهد. پس از پایان روز سوم، رسول خدا(ص) به یارانش فرمود:«معاویه هنوز در مدینه است. بروید و او را بیابید». بنابر نقلی، امیر مؤمنان، علی(ع) و عمار یاسر برای جست و جوی وی مأمور شدند و سرانجام او را نزدیک مدینه یافته، به سزای عمل زشتش رساندند. بنابر نقلی دیگر، زید بن حارثه و عمار یاسر پس از جست و جو، معاویه را در «جمّاء» (یکی از محله های مدینه) یافتند و به زندگی خائنانه اش پایان دادند.

پاسخ عمار به شبهه های یهودیان

دشمنان اسلام با روش های گوناگون می کوشیدند تا یاران رسول خدا(ص) را به تردید دچار سازند. یکی از ترفندهای منافقان و دشمنانی چون یهودیان این بود که می کوشیدند با طرح شبهه، در اعتقاد مسلمانان تزلزل ایجاد کنند. آورده اند پس از شکست مسلمانان در جنگ احد، شماری از یهودیان با عمار یاسر و حذیفه بن یمان دیدار کردند و به آنان گفتند:«آیا آنچه در جنگ احد بر سر شما آمد، ندیدید؟ این جنگ نشان داد که محمد(ص) پیامبر خدا نیست و جنگ او مانند جنگ دیگر فرمانروایانی است که گاهی شکست می خورند و گاهی پیروز می گردند. بنابراین، از چنین دینی [که سست و فاقد توان غیبی است] دست بردارید. آیا خسارت هایی که بر شما وارد شد، برای اینکه از ایمان و اسلام دست بردارید، کافی نیست؟»